1 شهریور 13, 1400

ابن‌تیمیه از دیدگاه اهل تسنن

ابن‌تیمیه از دیدگاه اهل تسنن

اهل تسنن عقاید ابن‌تیمیه را قبول ندارند و نظرات بسیار تندی را در مخالفت وی بیان داشته‌اند که ما به ذکر چند مورد بسنده می‌‌کنیم:

  1. ابن جُهبُل در این‌باره می‌‌گوید:

ابن‏تیمیه ادعا کرده آنچه خدا و رسولش و صحابه گفته‌اند [او همان را] می‌گوید، در حالى‏که او مطالبى نقل می‌‌کند که هرگز هیچ‌یک از آنها نگفته‌اند.([۱])

  1. یافعى در این زمینه می‌‌نویسد:

ابن‏تیمیه می‌گوید: خدا بر عرش استوار است و سخن می‌گوید. در دمشق و دیگر مناطق ندا داده شد هر کس بر عقیده ابن‏تیمیه باشد، مال و خونش حلال است. او مسائل عجیب و غریبى ادعا کرد که به سبب آن زندانى شد، چون مباین با مذهب اهل تسنن به حساب می‌آمد.([۲])

  1. ابوبکر حصینى، ابن‌تیمیه را فردی مریض معرفی می‌‌کند و در این مورد می‌‌نویسد:

در سخن این خبیث نظر کردم، در قلب او مرض گمراهى است. او به دنبال متشابهات قرآن و سنّت به جهت ایجاد فتنه است و گروهى از عوام که خدا اراده هلاکتشان کرده وى را متابعت کرده‏اند. در او امورى دیدم که قدرت بیان آن را ندارم؛ زیرا در آنها تکذیب پروردگار است.([۳])

  1. ابن‏حجر عسقلانى نیز درباره اجتهاد وی می‌‌نویسد:

ابن‌تیمیه همین که فکر ‌‌کرد مجتهد است، بر کوچک و بزرگ علماى قدیم و جدید ایراد گرفت.([۴])

۶. مؤلفین یا مناظره‏کنندگان در ردّ ابن‏تیمیه‏

بسیارى از علماى اهل تسنن از عصر ابن‏تیمیه تاکنون، در ردّ او کتاب تألیف کرده یا با وى مناظره نموده‌اند. از جمله:

  1. قاضى محمدبن ابراهیم بن جماعهًْ شافعى.
  2. قاضى محمد بن حریرى انصارى حنفى.
  3. قاضى محمدبن ابوبکر مالکى‏.
  4. قاضى احمدبن عمر مقدسى حنبلى.
  5. حافظ مجتهد تقى‏الدین سبکى (۷۵۶ هـ.ق)، در «الاعتبار ببقاء الجنهًْ والنار» و در «الدرهًْ المضیئهًْ» و… .
  6. امام فقیه، محمدبن عمربن مکى، معروف به ابن مرحّل (۷۱۶ هـ. ق).
  7. امام حافظ، صلاح‏الدین علایى (۷۶۱ هـ. ق).
  8. قاضى مفسّر، بدرالدّین ابن‌جماعه (۷۳۳ هـ. ق).
  9. امام احمدبن یحیى کلابى حلبى، معروف به ابن جُهبُل (۷۳۳ هـ. ق).
  10. امام قاضى جلال‏الدین قزوینى.
  11. قاضى کمال‏الدین ابن زملکانى (۷۲۷ هـ. ق).
  12. قاضى صفى‌الدین هندى (۷۱۵ هـ. ق).
  13. فقیه محدث، على‏بن محمد باجى شافعى (۷۱۴ هـ. ق).
  14. مورخ، فخربن معلم قرشى (۷۴۱ هـ.ق)، در «نجم المهتدى و رجم المعتدى».
  15. حافظ ذهبى (۷۴۸ هـ. ق) در «النصیحهًْ الذهبیهًْ».
  16. مفسّر معروف، ابوحیان اندلسى (۷۴۵ هـ.ق) در «النهر الماد».
  17. ابن‌بطوطه (۷۷۹ هـ.ق)، در «رحلهًْ ابن بطوطهًْ».
  18. فقیه، تاج‏الدین سبکى (۷۷۱ هـ.ق)، در «طبقات الشافعیهًْ الکبرى».
  19. مورخ، ابن‌شاکر کتبى (۷۶۴ هـ.ق)، در «عیون التاریخ».
  20. عمربن ابى الیمن لخمى فاکهى مالکى (۷۳۴ هـ.ق)، در «الدّرهًْ المختارهًْ».
  21. قاضى محمد سعدى مصرى اخنانى (۷۵۰ هـ.ق)، در «المقالهًْ المرضیه».
  22. امام زواوى (۷۴۳ هـ.ق).
  23. جوزجانى حنفى (۷۴۴ هـ.ق)، در «الابحاث الجلیهًْ فى‏ الرّد على ابن‏تیمیه».
  24. ابن حجر عسقلانى (۸۵۲ هـ.ق)، در «الدرر الکامنهًْ فى اعیان المائهًْ الثامنهًْ» و «لسان المیزان» و… .
  25. ولى‏الدین عراقى (۸۲۶ هـ.ق)، در «الاجوبهًْ المرضیهًْ فى الرّد على الاسئلهًْ المکیهًْ».
  26. فقیه مورخ، ابن‌قاضى شبهه شافعى (۸۵۱ هـ.ق)، در «تاریخ ابن‏قاضى شبهه».
  27. فقیه، تقى‏الدین ابوبکر حصنى شافعى (۸۲۹ هـ.ق)، در «دفع شبهه من شبّه و تمرّد».
  28. ابن عرنه تونسى مالکى (۸۰۳ هـ.ق).
  29. علاءالدین بخارى حنفى (۸۴۱ هـ.ق)، بنابر نقل ابن‏حجر در «الدرر الکامنهًْ».
  30. شیخ زروق فاسى مالکى (۸۹۹ هـ.ق).
  31. حافظ سخاوى (۹۰۲ هـ.ق)، در «الاعلان بالتوبیخ لمن ذم التاریخ».
  32. احمد بن محمد وترى (۹۸۰ هـ.ق)، در «روضهًْ الناظرین».
  33. ابن‏حجر هیثمى (۹۷۴ هـ.ق)، در «الفتاوى الحدیثیهًْ» و «الجوهر المنظم».
  34. شیخ ابن عراق دمشقى (۹۳۳ هـ.ق).
  35. جلال‏الدین دوانى (۹۲۸ هـ.ق)، در «شرح العضدیهًْ».
  36. قاضى ابوعبدالله مقرى در «نظم اللآلى فى سلوک الامالى».
  37. محدث محمدبن علان صدیقى مکى (۱۰۵۷ هـ.ق)، در «المبرد المبکى فى ردّ الصارم المنکى».
  38. شیخ منافى شافعى (۱۰۲۹ هـ.ق)، در «شرح الشمائل».
  39. قاضى بیاضى حنفى، در «اشارات المرام من عبارات الامام».
  40. شیخ خفاجى مصرى حنفى (۱۰۶۹ هـ.ق)، در «شرح الشفا».
  41. مورخ ابوالعباس احمد مقرى (۱۰۴۱ هـ.ق)، در «ازهار الریاض».
  42. محمد زرقانى مالکى (۱۱۲۲ هـ.ق)، در «شرح المواهب اللدنیهًْ».
  43. شیخ عبدالغنى نابلسى (۱۱۴۳ هـ.ق).
  44. فقیه، محمدبن مهدى‏بن على صیادى، مشهور به رواس (۱۲۸۷ هـ. ق).
  45. شیخ محمد ابوالهدى صیادى (۱۳۲۸ هـ.ق)، در «قلادهًْ الجوهر».
  46. سلامه عزامى شافعى (۱۳۷۶ هـ.ق)، در «البراهین الساطعهًْ».
  47. محمود خطاب سبکى (۱۳۵۲ هـ.ق)، در «الدین الخالص» و… .
  48. محمد زاهد کوثرى (۱۳۷۱ هـ.ق)، در «مقالات الکوثرى».
  49. مفتى مصطفى‌بن احمد شطى حنبلى دمشقى (۱۳۴۸ هـ.ق)، در «النقول الشرعیهًْ».
  50. شیخ محمد بخیت مطیعى، مفتى مصر (۱۳۵۴ هـ.ق)، در «تطهیرالفؤاد من دنس الاعتقاد».
  51. شیخ ابراهیم‌بن عثمان سمنودى مصرى، در «نصرهًْ الامام السبکى بردّ الصارم المنکى».
  52. ابوحامد‌بن مرزوق، عالم مکه (۱۳۹۰ هـ.ق)، در «برائهًْ الاشعریین من عقائد المخالفین».
  53. شیخ منصور محمد عویس، در «ابن‏تیمیه لیس سلفیّاً».
  54. شیخ ابوالفضل عبدالله‌بن صدیق غمارى، در «اتقان الصنعهًْ» و «الصبح السافر».
  55. ابوالاشبال سالم بن جندان ‌اندونزیایى در «الخلاصه الکافیهًْ فى الاسانید العالیهًْ».
  56. فقیه، عبدالله هروى حبشى، در «المقالات السنیّهًْ» و «صریح البیان».

[۱]) الحقائق الجلیّهًْ، صص ۳۱ و ۳۲.

[۲]) یافعی، مرآهًْ الجنان، ج۴، ص۲۷۷.

[۳]) دفع شبههًْ من شبّه و تمرّد، ص۲۱۶.

[۴]) عسقلانی، احمد الدرر الکامنهًْ، ج۱، ص۱۵۰.

منبع : مجمع جهانی شیعه شناسی

0 0 رای ها
امتیاز دهی به مطلب
اشتراک در
اطلاع دهید
guest
0 نظرها
بازخوردهای درون خطی
مشاهده همه نظرات