اعتراف مفسّران در شان نزوله آیه ولایت
اعتراف مفسّران
یکى از راههاى شناخت صحت متن روایات تفسیرى، اعتراف مفسران است. مفسران برجسته پس از نقل روایات تفسیرى به جمعبندى و اظهارنظر مىپردازند.
همه مفسران اهل سنت نزول این آیه را در شأن امام على × نقل کردهاند یا به انفراد و یا به اشتراک، ولى بعضى از آنان اعترافاتى دارند که نشان مىدهد تنها نزول آیه در شأن امام على × را پذیرفتهاند:
صاحب تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، با این که تمام تلاش خود را در این بحث به کار گرفته تا استدلال شیعه بر این آیه را رد کند از این رو هر کس در این زمینه سخنى علیه شیعه گفته آن را گردآورى کرده است، ولى در نهایت چنین قضاوت مىکند:
«والحقّ انّه ان صحّت الروایه فللآیه دلاله قویّه على عظم شأن علیّ رضىعنه.»([۱])
«حق این است که اگر درست باشد که این آیه در شأن على رضى اللّه عنه نازل شده، دلالت قوى بر عظمت شأن على × دارد».
وی در پاورقى تفسیر مقاتل بن سلیمان مىنویسد:
«اورد السیوطى فى الدرّالمنثور روایات صحیحه عن عبدالرزاق و غیره تؤیّد انّ الآیه نزلت فى على ابن ابى طالب.»([۲])
«سیوطى در الدرّالمنثور روایات صحیحى از عبدالرزاق و غیر او را نقل کرده است که تایید مىکنند که این آیه در شأن على ابن ابى طالب × نازل شده است.
از دانشمندان برجسته معاصر، مىنویسد:
«ذکر روایات یقوى بعضها بعضا انّها نزلت فى على بن ابى طالب الذى سأله سائل و هو راکع فى تطوّع فتصدّق علیه بخاتمه.»([۳])
«روایاتى را که ذکر کرده است، که بعضى از آنها برخى دیگر را تقویت مىکند، که این آیه در حق علىبن ابى طالب نازل شده است که در حال رکوع در نماز مستحبى مسکینى از او تقاضاى کمک کرد و او انگشترى خود را به او داد.
وی از صاحبنظران در علوم قرآنى است. در اسباب النزول تنها روایاتى را که مىگوید این آیه در شأن على × نازل شده است، از چند طریق نقل مىکند و مىنویسد:
«فهذه شواهد یقوىٰ بعضها بعضا»([۴]).
«اینها شواهدى است که بعضى از آنها برخى را تقویت مىکند و مىرساند که آیه در شأن على × نازل شده است»
([۱]) تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج ۴، ص ۲۸۴.
([۲]) تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج ۱، ص ۴۸۵.
([۳]) التفسیر المنیر، ج ۶، ص ۲۳۲.
([۴]) لباب النقول فى اسباب النزول، ص ۱۲۱؛ اسباب النزول، ص ۱۴۷.
منبع : مجمع جهانی شیعه شناسی