. انکار اسلام و ایمان علی توسط ابن تیمیه و رد آن
. انکار اسلام و ایمان علی×
ابنتیمیه به اسلام و ایمان حضرت علی× اشکال میکند و در این باره میگوید:
أن یقال قبل أن یبعث الله محمدا| لم یکن أحد مؤمنا من قریش لا رجل ولا صبی ولا أمرأه ولا الثلاثه ولا علی وإذا قیل عن الرجال إنهم کانوا یعبدون الأصنام فالصبیان کذلک علی وغیره وإن قیل کفر الصبی لیس مثل کفر البالغ قیل ولا إیمان الصبی مثل إیمان البالغ فأولئک یثبت لهم حکم الایمان والکفر وهم بالغون وعلی یثبت له حکم الکفر والایمان وهو دون البلوغ والصبی المولود بین أبوین کافرین یجری علیه حکم الکفر فی الدنیا.
پیش از آنکه خداوند محمد| را به رسالت مبعوث کند، هیچ کس از قریش مؤمن نبود، نه مردی، نه کودکی، نه زنی، نه سه نفر و نه علی×، هیچ کدام ایمان نداشتند. زمانی که گفته میشود مردان بت میپرستیدند، کودکان نیز همینگونه بودند چه علی[×] و چه دیگران! اگر بگویید: کفر خردسال همانند کفر انسان بالغ نیست، میگوییم: ایمان کودک نیز مانند ایمان فرد بالغ نیست، همان طوری که برای دیگران ایمان و کفر پس از بلوغ ثابت میشود، برای علی[×]، نیز ایمان و کفر قبل از بلوغ ثابت میگردد. از آن گذشته، کودکی که از پدر و مادر کافر متولد شود، بر او حکم کفر در دنیا جاری میگردد.([۱])
ابن تیمیه در جای دیگر مینویسد:
أن الرافضه تعجز عن إثبات إیمان علی وعدالته… فإن احتجوا بما تواتر من إسلامه وهجرته وجهاده فقد تواتر ذلک عن هؤلاء بل تواتر اسلام معاویه ویزید وخلفاء بنی أمیه وبنی العباس وصلاتهم وصیامهم وجهادهم للکفار.
در حقیقت رافضیان نمیتوانند ایمان علی×، و عدالتش را ثابت کنند… اگر بگویند اسلام، هجرت و جهاد او در راه خدا به تواتر نقل شده است، در پاسخ میگوییم: اسلام معاویه، یزید، خلفای بنی امیه و بنیعباس و نماز و روزه و جهادشان نیز به تواتر نقل شده است.([۲])
نقد و بررسی:
امیرالمؤمنین علی× شخصیتی است که خداوند به نص صریح قرآن او را «مؤمن» خطاب کرده و حتی او را «ولی» و سرپرست مردم معرفی کرده است. خداوند میفرماید:
{إِنَّمَا وَلِیکُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ ءَامَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَوهَ وَیؤْتُونَ الزَّکَوه وَهُمْ رَاکِعُون}.([۳])
ولىّ شما، تنها خدا و پیامبر او کسانى هستند که ایمان آوردهاند؛ همان کسانى که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند.
این آیه به اعتراف بسیاری از علمای اهل تسنن در حق حضرت علی× نازل شده است. قاضی عضد الدین ایجی در این باره میگوید:
وأجمع أئمّه التفسیر أنّ المراد علی×.([۴])
تمامی مفسرین اجماع دارند که این آیه درباره علی× نازل شده است. سعدالدین تفتازانی نیز تصریح میکند:
نزلت باتّفاق المفسّرین فی علی بن أبی طالب× حین أعطی خاتمه وهو راکع فی صلاته.([۵])
آیه مزبور به اتفاق مفسران درباره علی× هنگامی که در حال رکوع انگشترش را به فقیر نیازمند بخشید نازل شده است.
و نیز، قوشجی در این باره میگوید:
إنّها نزلت باتفاق المفسّرین فی حق علی بن أبیطالب× حین أعطى السائل خاتمه وهو راکع فی صلاته.([۶])
این آیه، به اتفاق مفسران در حق علی بن أبی طالب×، نازل شده است. و آن هنگامی بود که به سائل انگشتریاش را بخشید در حالی که در رکوع نماز بود.
آلوسی نیز میگوید:
غالب الأخباریین علی أنّ هذه الآیه نزلت فی علی.
غالب اخباری ها بر این عقیدهاند که این آیه در حق علی× نازل شده است.([۷])
با این آیات، ولایت و جانشینی بلافصل حضرت امیر× به اثبات میرسد، همچنین ایمان حضرت به طریق اولی ثابت میشود.
از طرفی امیرالمؤمنین× جزء صحابه است؛ ابن تیمیه براین باور است که همه صحابه مؤمناند؛ بلکه همه آنها را بلا استثناء عادل میداند. حال آیا امیرالمؤمنین‘ جزء صحابه نیست، یا هیچ یک از صحابه عادل نبوده و دلیلی بر ایمان و عدالت آنها وجود ندارد؟
[۱]) ابن تیمیه، احمد، منهاج السنهًْ، ج۸، ص۲۸۵.
[۲]) همان، ج۲، ص۶۲.
[۳]) مائده / ۵۵.
[۴]) ایجی، مواقف فی علم الکلام، ص۴۰۵.
[۵]) تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد فی علم الکلام، ج۵، ص۲۷۰.
[۶]) علاء الدین علی، شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۶۸.
[۷]) آلوسی، شهاب الدین سیدمحمود، تفسیر روح المعانی، ج۶، ص۱۶۸.
منبع : مجمع جهانی شیعه شناسی