اهلبیت وسیله امنیت امت
اهلبیت وسیله امنیت امت
فعل و انفعالات گوناگون در جهان هستی در قالب دو عامل زیر صورت مىگیرد:
الف – عوامل مادى:
مقصود از عوامل مادى، عواملى است که با حواس (پنجگانه) انسان قابل درک هستند و با رشد علمى رفتهرفته میزان تأثیر این عوامل روشن شده و یا مىشود. حوزه فعالیت اختراعات، اکتشافات و… در این میدان است.
ب – عوامل معنوى:
مقصود از عوامل معنوى، عواملى است که با ابزار مادى و حواس انسانى قابل درک و اندازهگیرى نیست. با این حال هیچ انسان عاقلى نمىتواند تأثیر آنها را انکار کند؛ مثل دعا.
دعا کردن براى رفع مشکلات و شفاى بیماریها یک عامل معنوى است که چند و چون آن را نمىتوان با ابزار و علوم آزمایشگاهى اثبات کرد، ولى در متون دینى همه ادیان این مسأله به اثبات رسیده است.
قرآن تأثیر عوامل غیرمادى را مسلم فرض کرده است و از دعاى حضرتآدم× گرفته تا حضرت نوح ×، ابراهیم ×، موسى ×، زکریا ×، صالح×، و دهها پیامبر و بندگان صالح خود را یاد مىکند و به انسانها میآموزد که این عامل را شناخته و به آن پناه برده، از آن استفاده کنند و به خصوص، درباره پیامبر اسلام | تصریح مىکند:
{وَما کانَ اللّهُ لِـیُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِـیهِمْ وَما کانَ اللّهُ مُعَذِّبَـهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ}([۱])
تا تو در میان آنها هستى خداوند آنها را عذاب نخواهد کرد و نیز مادام که استغفار کنند، خداوند عذابشان نمىکند.
چنان که ملاحظه مىکنید، این آیه از آیات متشابهه نیست تا قابل تأویل و… باشد و حدیث هم نیست که در سند آن بتوان خدشه کرد، بلکه کلام بسیار روشن خداوند است و تصریح مىکند که استغفار مانع نازل شدن عذاب است، ولى از نظر علوم آزمایشگاهى چند و چون آن را نمىتوان اثبات کرد.
همچنین آیه تصریح مىکند که وجود نازنین رسول اکرم | چنان تأثیرى در نظام آفرینش دارد که تا او در بین امت است، عذاب بر امت نازل نمىشود.
ولىّ خدا یکى از عوامل مهم تأثیرگذار در نظام آفرینش است و خداوند چنان تأثیرى براى او در نظر گرفته است که نفس حضور او عوامل دیگر را تحت تأثیر قرار داده، مانع عمل کردن آنها مىشود و قویترین عاملی است که مىتواند جلو تأثیر عوامل عذابآفرین را بگیرد و مانع نزول عذاب شود.
رسول خدا | در روایاتى این تأثیرگذارى مهم را براى اهل بیت خود در نظر گرفته، چنین بیان مىفرماید که تا اینان در بین امت حضور دارند، امت امنیت دارند و عذابهایى که بر امتهاى گذشته نازل شده، بر آنان نازل نمىشود.
تمثیلى که رسول خدا | بیان کرده است، حکایت از آن دارد که باید تا قیامت نیز چنین باشد. به این روایت توجه کنید:
«عن النبى | قال: النجوم جعلت امانا لاهل السماء و انّ اهل بیتى امان لامّتى»([۲])
پیامبر فرمود: ستارگان وسیله امنیت براى اهل آسمانها هستند و اهلبیت من نیز وسیله امنیت براى امت من هستند.
در این روایت نکتههای زیر قابل توجه است:
الف – این تأثیر، تأثیر استقلالى آنان نیست تا شرک باشد، بلکه تأثیرى است که خداوند براى آنان در نظر گرفته است؛ چنان که از کلمه «جعلت» استفاده مىشود.
ب – این عامل از ابتداى خلقت وجود داشته و باید تا انتهاى جهان نیز وجود داشته باشد؛ چرا که ستارگان از امروز و دیروز به وجود نیامدهاند، بلکه آیات تصریح دارد که همزمان با آفرینش این کار انجام گرفته است. بنابر این همان طور که ستارگان نسبت به اهل آسمانها چنین هستند، باید از روزى که آدم× در زمین وجود یافته است تا آخرین روزى که انسانى در روزى زمین استقرار دارد، یکی از اولیاى خداوند به عنوان اهرم این امنیت وجود داشته باشد؛ از این رو رسولخدا| بعد از عصر خود تا پایان جهان، اهلبیت خود را به عنوان اهرم نجات معرفى مىکند.
ج – همان طور که در آیه تصریح شده بود که نفس وجود رسولخدا| مانع نزول عذاب الهى است و ما کیفیت آن را نمىدانستیم، در این روایت نیز نفس وجود اهلبیت × مانع نزول عذاب است و کیفیت آن را نمىدانیم.
امام على × در روایتى ضمن بیان این که در هر عصرى یک نفر از اینان در بین بشر وجود دارند و امکان ندارد زمین خالى از اینان باشد، وصف این گروه محدود را چنین بیان مىکند:
«اللهم بلى لا تخلوا الارض من قائم للّه بحجّه اما ظاهرا مشهورا امّا خائفا مغمورا لئلاً تبطل حججو بیّناته و کم ذا و این اولئک؟ – و اللّه – الا قلّون عددا و الا عظمون عندالله قدرا بهم یحفظ اللّه حججه و بیّناته حتى یودعوها نظراءهم و یزرعوها فى قلوب اشباههم، هجم بهم العلم على حقیقه البصیره و باشروا روح الیقین و استلانوا ما استوعره المترفون و آنسوا بما استوحش منه الجاهلون و صحبوا الدنیا بابدان ارواحها معلّقه بالمحلّ الاعلى اولئک خلفاء اللّه فى ارضه و الدعاه الى دینه آه – آه شوقا الى رؤیتهم.»([۳])
آرى! زمین هیچگاه از حجت الهى خالى نیست که براى خدا بر برهان روشن قیام کند، یا آشکار شناخته شده، یا بیمناک و پنهان، تا حجت خدا باطل نشود و نشانههایش از میان نرود. تعدادشان چه مقدار است؟ و در کجا هستند؟ به خدا سوگند! تعدادشان اندک، ولى نزد خدا بزرگ مقدارند. خدا به وسیله آنان حجّتها و نشانههاى خود را نگاه مىدارد تا به کسانى که همانندشان هستند، بسپارند و در دلهاى آنان بکارند؛ آنان که دانش و نور حقیقتبینى بر قلبشان تابیده و روح یقین را دریافتهاند، که آنچه را خوشگذرانها دشوار مىشمارند، آسان گرفتند و با آنچه ناآگاهان از آن هراس داشتند، انس گرفتند و در دنیا با بدنهایى زندگى مىکنند که ارواحشان به جهان بالا پیوند خورده است؛ آنان جانشینان خدا در زمین و دعوتکنندگان مردم به دین خدایند. آه – آه – چه سخت اشتیاق دیدارشان را دارم!
([۲]) المعرفه و التاریخ، ج ۱، ص ۵۳۸؛ مختصر زوائد مسند البزار، ج ۲، ص ۳۳۴؛ مجمعالزوائد، ج ۹، ص ۲۷۷؛ ینابیعالموده، ص ۱۹.
منبع : مجمع جهانی شیعه شناسی