اهل بیت ^ کشتى نجات
– اهل بیت ^ کشتى نجات
از روایاتى که در آنها رسول خدا | به معرفى اهلبیت × پرداخته روایات سفینه است. در این روایات اهلبیت به صورت کلى معرفى شدهاند.
به این روایت توجه کنید:
«قال ابوذر سمعت النبىّ یقول: الا انّ مثل اهلبیتى فیکم مثل سفینه نوح من قومه، من رکبها نجا و من تخلّف عنها غرق.»([۱])
ابوذر مىگوید: از رسول خدا | شنیدم که مىفرمود: توجه داشته باشید که مَثَل اهلبیت من همانند کشتى نوح × براى قوم نوح × است؛ هر کسى سوار کشتى شود نجات مىیابد و هرکس از آن جدا شود، غرق خواهد شد.
براى فهم این دسته از روایات ابتدا باید شرایط حضرت نوح × و ارزش کشتى او را درک کرد و سپس شرایط رسول خدا | را، تا ارزش اهلبیت× او در این روایات روشن شود.
براساس آیات قرآن و روایات اسلامى حضرت نوح × پس از ۹۵۰ سال تبلیغ که پیشرفت قابل توجهى نداشت و مردم گذشته از آن که او را تصدیق نمىکردند، اذیت و آزار هم مىنمودند، حضرت نوح آنها را نفرین کرد و اراده خداوند بر این تعلق گرفت که آن قوم با بارانى عذاب شوند؛ عذابى که در کمترین فرصت همه چیز را زیر آب برد. براى فراگیر شدن عذابى که همه را غرق خواهد کرد، نوح × مىبایست براى انسانهاى صالح و پیروانش چارهاى بیندیشد که خداوند به او مأموریت داد:
{وَاصْنَعِ الفُلْکَ بِأَعْیُنِنا وَوَحْیِنا}([۲])؛ کشتى را تحت نظارت و وحى ما بساز.
پس از آماده شدن کشتى فرمان خداوند صادر شد».
در این جا توجه به چند نکته زیر ضرورى است:
۱- کشتى نوح × به دستور و تحت نظارت خداوند ساخته شد، نه به دستور نوح × و نه به دلخواه او؛ به عبارت دیگر آنچه باید امت را از امواج نابودکننده نجات دهد به دستور خداوند مشخص شده بود.
۲- هیچ کس از امواج شکننده و نابودکننده در آن روز در امان نمىماند و عذاب همه را در برمىگرفت؛
۳- تنها راه نجات در آن شرایط، سوار شدن بر کشتى نوح × بود؛
۴- سوار شدن برکشتى براى همه الزامى بود و هرکس سرپیچى مىکرد نابود مىشد حتى اگر پسر نوح × باشد؛
۵- ناخداى کشتى باید فردى آشنا با هدایت کشتى باشد و به دور از هوى و هوس کشتى را رهبرى کند وگرنه در اولین فرصت، کشتى را در آن گردابها با مشکل روبرو مىکند و سرنشینان را به نابودى مىکشاند. به عبارت دیگر ناخدا باید معصوم باشد.
اکنون با توجه به نکات یاد شده دوباره روایت سفینه را بررسى مىکنیم:
۱- رسول خدا | مىفرماید: مَثَل اهل بیت من همانند کشتى نوح × در بین امت نوح × است. براین اساس همانطور که نوح × آن کشتى را به دستور خدا براى نجات امت آماده کرده بود، رسول خدا | نیز به دستور خداوند اهلبیت خود را براى مردم معرفی کرده است.
۲- هرکس سوار آن شود، نجات مىیابد! بر این اساس:
الف – سوار شدن بر کشتى به صلاح خود افراد است و سود آن به خود آنان برمىگردد، نه به اهلبیت × که قرآن درباره مزد رسالت – که محبت و مودت اهلبیت × باشد – چنین مىفرماید:
{قُلْ ما سَأَلْتُکُمْ مِن أجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ}([۳]) ؛
بگو هر مزدى که من از شما خواستهام براى خود شما است».
ب – سوار شدن در کشتى الزامى است، در غیر این صورت مساوى با نابودى آنان است؛
ج – مردم در تعیین راه نجات نقشى ندارند و به آنان واگذار نشده و حتى پیامبر نیز نقشى ندارد؛ زیرا خداوند فرمود: {وَاصْنَعِ الفُلْکَ بِأَعْیُنِنا}؛
د – در جریان نوح × گردابها مادى بود و نابودى نیز جسمى، ولى در عصر رسول خدا | و بعد از او گردابها فکرى است و نابودى، نابودى اندیشه و فکر و دین و دنیا است.
ه – همه باید پیروى کنند؛ دوست و آشنا، بیگانه و همسایه ندارد. حتى اگر پسر نوح هم سرپیچى کند نابود مىشود، چه رسد به همسر و صحابه نوح×. در مورد اهلبیت × نیز چنین است؛ زن پیامبر | هم باید اطاعت کند و اگر اطاعت نکند نابود مىشود؛ چه رسد به صحابه رسول خدا |.
و – همان طور که در آن جریان، نوح × مىباید با هدایت کشتى آشنا باشد و کوچکترین اشتباه او کشتى را نابود و مردم را غرق مىکرد، در این جا نیز عقل حکم مىکند که اهلبیت ^ باید معصوم باشند و صحیخ نیست که از طرفى به مردم دستور دهند که اطاعت کردن از این گروه واجب است و از طرفى آن گروه خود صددرصد انسانهاى سالم و صالحى نباشند؛ زیرا در این صورت، براى خداوند نقض غرض خواهد بود.
از روایات سفینه جز مسأله جانشینى چیز دیگر توجیه منطقى ندارد و به روشنى این روایات دلالت مىکنند که اهلبیت رسول خدا | جانشینان رسولخدا | هستند. واقعا اگر پیامبر مىخواست در حد یک تمثیل و تشبیه موقعیت خاندان خود را بیان کند، مىباید با چه واژههایى آن را تبیین مىکرد؟
منبع : مجمع جهانی شیعه شناسی