تهمت غلو به شیعیان
شیعه پیوسته مورد آماج حملات کینهتوزان و بدخواهان بوده است.
یکى از این موجهاى سهمگین اتهام غلو به شیعیان مخصوصاً بزرگان و علماى تشیع است امّا در بازار بىحیایى گاهى وقاحت به جایى مىرسد که اهلبیت پیامبر| و ائمه معصوم^ نیز از خنجر کین دشمنان در امان نمىماند. مصیبت آنجا مضاعف مىگردد که با گذشت زمان، روشن شدن حقائق و امکان تحقیق عالمانه و منصفانه هنوز برخى نویسندگان نه تنها عالمان مکتب تشیع بلکه پیشوایان و ائمه معصوم این مکتب را متهم به غلو مىکنند. نویسندگانى همچون عبدالسلام رستم، اهلبیت^ را نیز از غلات به شمار مىآورد.[۱]
شگفتا! نویسندگانى چون عبدالله قمیصى عقایدى را به عنوان عقاید غلو آمیز به شیعیان نسبت مىدهد که تعجب هر اسلامشناس منصفى را بر مىانگیزد.
یکى از بزرگان شیعه به نام بیان ادعاى خدایى کرد و مىگفت: منظور از آیه «هذا بَیانٌ لِلنّاسِ» اوست.
از نظر شیعیان پیامبر پدیدآورنده عالم است و همه امور بدست على× است و على از نظر صفات و ذات نامحدود است.
شیعیان معتقد به حلول و تشبیه و خدایى بعضى از انسانها و نیز موصوف کردن خداوند به صفات نقص هستند.
شیعه معتقد به تناسخ و حلول است.[۲]
بعضى از شیعیان در توجیه حقانیت على× براى خلافت، غلو کردند و به او بعضى از صفات مقدّس و برخى نیز بعضى از صفات الوهیت را نسبت دادند.[۳]
شیعیان به برترى دادن على× بر دیگران اکتفا نکردند و… بلکه او را به مرحله خدایى رساندند.[۴]
شیعه گونه جدیدى از دین اسلام را که از بدعتهاى مختار سرچشمه مىگرفت، عرضه کرد وبدین ترتیب اختلافات شیعه و سنى زیادتر شد.[۵]
بعضى شیعیان، ائمه را تا حد خدایى بالا مىبرند.» در محدوده تشیع نظریاتى یافت مىشود که قایل به تجسد الوهیّت در على × و ائمه هستند و اکثر فرق غلات از این مذهب نشأت گرفتند.[۶]
این در حالى است که دیدگاه پیشوایان و بزرگان مکتب تشیع در مورد عقاید غلوآمیز و غالیان بسیار روشن و مبارزات شیعیان با غالیان در ادوار مختلف تاریخ ثبت، گسترده و فراگیر است.
ماجراى اتهام نسبت غلوّ به شیعیان حکایت غمانگیزى و رازهاى سر به مُهرى دارد.
برخى برادران پیروان مکتب خلفا(اهلسنّت) بدون هیچ گونه دلیلى و بدون در نظر داشت معناى لغوى و اصطلاحى «غلوّ» و تنها به دلیل شیعه بودن و پاىبندى به مکتب اهلبیت^ (تشیع)، شیعه را به دلایل زیر متهم به غلو مىکنند؛
مقصود از غالى در تشیع، در اصطلاح حدیث اهلسنّت، کسى است که دیگران را به تشیع دعوت کند، یا امام على را افضل از خلفاى پیشین بداند.[۷]
لازم است از اینان پرسیده شود، آیا در منابع و مستندات تاریخى خودتان نیامده است که پیامبر اسلام| حقانیت و دعوت به تشیع را بیان فرموده است؟
آیا احادیث پیامبراسلام| در برتری على × در کتب معتبر تاریخى و حدیثى خود را مورد مطالعه قرار نداده و مشاهده نکردهاید؟
به طور قطع باید گفت از ترس حساسیت جمعى امت اسلام، هنوز پیامبر اسلام را به غلوّ در حق تشیع متهم نکردهاند.
بسیارى از اندیشمندان بر این باورند که متهم نمودن شیعه به غلوّ و متهم نمودن تابعین از تشیع و حتى تابعین تابعین را بدون اینکه عملاً غلوّ کرده باشند یا نه امرى رایج بوده است.
به این مورد دقت بفرمایید:
تهانوى حدیثشناس معروف از حدیثشناس دیگرى به نام احمد شاکر چنین نقل مىکند:
«فَبدِعهُ الصُغرى کغلو التشیع او التشیع بلا غلو فهذا کثیرٌ فى التابعین و تابعیهم»[۸]
بدعت کوچک مانند شیعه غالى یا شیعه بدون غلو، این نسبت در میان تابعین و تابعین تابعین بسیار بوده است.
آنان بدون رعایت موازین شرعى و بدون تشخیص شیعه واقعى از غیر واقعى و بدون در نظر آوردن دیدگاه پیشوایان و بزرگان شیعه در مورد غلوّ، کمترین بهانهاى را مستمسک براى هجمه به شیعیان قرار مىدادند. آنقدر نام شیعیان را همراه جمله «اِنّهُ کان مِن الغالین» ذکر کردهاند، که این شبهه در بین آنان فراگیر شده که شیعیان اهل غلوّ هستند.
گروههاى زیر در نسبت دادن غلوّ به شیعیان نقش داشتهاند:
۱ـ حکام و گروههاى مخالف امام على × که هر سخن حق و فضیلت به جایى درباره او را غلوّ مىدانند؛
۲ـ افرادى که تحت تأثیر تبلیغات و سمپاشى فراوان دشمنان اهلبیت^ قرار گرفته و بدون بررسى و دقت نظر شیعیان را منحرف دانسته و نابودى شیعیان را از هر طریق ولو با نسبت دادن غلوّ به آنان، جایز مىدانند.
۳ـ اشخاصى و افرادى که با مبانى کلامى شیعه آشنایى نداشته و به دلیل عدم درک و فهم ویژگىهاى منحصر به فرد اهلبیت^، در مقایسه نظرات و دیدگاههاى خود با مکتب تشیع، این برترى ایدولوژیک و قداست ویژه اهلبیت^ نزد شیعیان را غلو به حساب مىآورند؛
۴ ـ افراد کمسوادى که با متون و منابع قدیمى خود آشنا نبوده و گمان مىکنند فضائل خاص امامان شیعه و این مناقب ویژه فقط در منابع شیعى یافت مىشود؛
۵ـ مزدوران قلم به دستى که بویى از انسانیت نبرده و براى نابودى مسلمانان سعى در دامن زدن مسائلى دارند که اختلافات و دشمنى را آشکار و شعلهورتر مىسازد.
۶ـ کسانى که موارد نادر غلوّ در بین بعضى از عوام شیعه را مطلع شدهاند امّا از اصل اعتقاد تشیع و مبارزه و حساسیت و ضدیت مکتب و بزرگان شیعه با به غلوّ اطلاعات کافى ندراند؛
۷ـ افرادى که شناخت کامل از فِرقهای مختلف شیعى و شیعه واقعى و فرقه ناجیه نداشته و عقاید فرقه ضاله «على الهى» و دیگر غالیان را به همه شیعیان نسبت مىدهند در حالى که شیعه اثنى عشرى که پیروان واقعى مکتب اهلبیت^ هستند، از فرقهها و گروههاى غالى و منحرف بیزارى و برائت جسته و آنان را مطرود مىدانند؛
۸ـ کسانى که خداشناسى آنان بسیار ضعیف است و مقام و عظمت واقعى خداوند متعال را به قدرى تنزل دادهاند که هر گاه اوصاف و مناقب ویژه اهلبیت^ بیان گردد، ادعا مىکنند که غلوّ شده و بنده خدا در مرتبه و منزلت خدایى قرار گرفته و به همان اندازه تقدیس شده است؛
۹ ـ معاندان و دشمنانى که از نسبت دادن هر دروغ، تهمت و شبههاى به شیعه واهمه نداشته و جریان غلوّ را دستاویز و مستمسکى براى کوبیدن و هجمه به شیعیان را پیشه خود ساختهاند. انگیزه و هدف اصلى آنان ضربه زدن و منزوى نمودن شیعیان و تلاش برای منحرف، بدعتگزار و غالى نشان دادنِ شیعیان و نابود کردن آنان است.
این در حالى است که علامه امینى& در کتاب شریف الغدیر بیش از یکصد مورد مستند از غلوّ درباره اصحاب و بزرگان خلفاء اهلسنّت را نقل کرده و حدود یکصد صفحه از غلوّ در مورد زید بن خارجه، خالد بن ولید، سعد ابن ابى وقاص، ابوحنیفه، احمد بن حنبل، مالک، غزالى و عبدالقادر جرجانى نقل مىکند که به بعضى از آنها نسبت مستجابالدعوه بودن، زندهکننده مردگان، تکلم با مردگان و… داده شده است.[۹]
[۱]. هاشم عثمان، العلویون بین الاسطوره و الحقیقه، ص ۱۷ به نقل از عبدالسلام، رستم، ابوجعفر المنصور، ص۲۰.
[۲]. قمیصى، عبداللّه، الصراع بین الاسلام و الونیه، ج ۱، مقدمه چاپ قاهره، ۱۳۵۶ ق.
[۳]. دکتر وائلى، احمد، هویت تشیع ص ۱۶۸ به نقل از تطور المجتمع الاسلامى العربى ص ۴۸.
[۴]. التبیه و الرّد على الاهواء و البدع، مقدمه ناشر.
[۵]. ولها وزن، الاحزاب المعارضه السیاسیه الدینیه فى صدر الاسلام ص ۳۸.
[۶]. گولر زیهر، العقیده و الشریعه، ج ۱ ص ۲۰۵.
[۷]. قواعد فى علوم الحدیث، ص ۲۳۲ – ۲۲۹.
[۸].
[۹]. الغدیر، ج ۱۱ ازحدود صفحه ۱۰۳ تا ۱۹۵ و صفحات متعدد دیگر.
منبع : مجمع جهانی شیعه شناسی