جایگاه اهل بیت ^
جایگاه اهل بیت ^
براساس آنچه پیشتر درباره حجیت سنّت رسول خدا | و نیز علل اختلاف سنت بیان کردیم، نمىتوان به آنچه به عنوان سنت رسول خدا | در دوره حیات آن حضرت رواج پیدا کرده است اطمینان کرد، تا چه رسد به عصر ما.و این عوامل که از دید رسول خدا | پنهان نبوده است.
از طرفى حرکت پیامبر یک حرکت مقطعى و کوتاه مدت نبوده است که بعد از گذشت چند سال به پایان برسد؛ چنان که حرکت رسول خدا | تنها یک حرکت سیاسى، فرهنگى، عقیدتى، اجتماعى و… نبوده، بلکه حرکت همه جانبهاى بوده است که تا پایان جهان باید تداوم یابد.
بنابر این رسول خدا | باید براى خود جانشینانى در نظر بگیرد که آنان همان ویژگیهاى آن حضرت بجز نبوت را داشته باشند؛ یعنى هم از علم خدادادى برخوردار باشند که فراتر از دانش بشرى و مطمئنترین راه براى دریافت دین باشد؛ دانشى که همانند وحى شکناپذیر باشد، ولى نه آنکه با نزول جبرئیل و فرشته به دست آید تا به وسیله این دانش بتوانند مقصود خداوند از آیات متشابه، آیات کلى و… را بیان کنند و نیز وظایفى را که در آیات قرآن نیامده است و در عصرهاى بعد از نزول قرآن مردم بدان نیاز خواهند داشت، تبیین کنند.
همچنین جانشین پیامبر باید از عصمت خدادادى برخوردار باشد، به گونهاى که در هیچ شرایطى، از فقر و غنا، شکست و پیروزى، صلح و جنگ، شادى و غم، سلامتى و بیمارى و… در بیان احکام الهى تأثیر نپذیرد و تنها آنچه را که خداوند مشخص کرده است بیان کند. از چنین حالت روحى که در هیچ شرایطى جز خدا را نبیند و جز حرف خداوند سخن دیگرى را نشنود و جز راهى را که خداوند مشخص کرده است نرود، تعبیر به «عصمت» مىکنیم.
به طور قطع چنین آمادگى و تربیت و تایید الهى نمىتواند همه افراد جامعه را دربرگیرد، همان طور که پیامبرى شامل همه افراد جامعه نمىشود.
همچنین این افراد باید همانند پیامبر از طرف خداوند نصب شوند، تنها تفاوت آنها این است که ویژگیهاى پیامبر توسط پیامبر قبلى مشخص مىشد و آیات و معجزاتى در اختیار او قرار مىگرفت که دلیل بر صداقت او در ادعاى پیامبرى بوده است، ولى امام و جانشین رسول خدا | توسط پیامبر | مشخص و معرفى مىشود و در صورت نیاز از قدرت اعجاز براى اثبات صداقت خود در ادعاى امامت برخوردار است. براین اساس، نصب جانشینان رسولخدا| نیز باید توسط خداوند انجام گیرد، چرا که ویژگى عصمت و آن آمادگى روحى چیزى نیست که توسط بشر قابل کشف باشد و تا آن ویژگى احراز نشود، فرد صلاحیت این را ندارد که آن علم وسیع را در اختیار بگیرد اما اینکه چرا این افراد انتخاب مىشوند؟ سؤالى است که درباره پیامبران نیز وجود دارد که خداوند در پاسخ این سؤال مىفرماید:
{الله اعلم حیث یجعل رسالته}([۱])
«خداوند بهتر مىداند که رسالت خویش را کجا قرار دهد».
بدین سان جامعه اسلامى، بعد از رسول خدا | ، براى حرکت در مسیرى که آن حضرت مشخص کرده است هم به کتاب خدا نیاز دارد؛ چرا که آن اصل و اساس معارف اسلامى و احکام دینى و… است و هم به جانشینانى براى رسولخدا | که زوایاى پنهان کتاب و سنت رسول خدا | و ناگفتههاى کتاب و احکام را براى خلق همانند رسول خدا | بیان کنند.
به نظر ما خداوند متعال این انتخاب و انتصاب را انجام داده و رسولخدا| نیز آن را به جامعه اسلامى معرفى کرده است. به نظر مىرسد جامعترین حدیثى که این سه ویژگى را – یعنى نصب الهى، علم خدادادى و عصمت – به طور واضح و یکجا بیان مىکند، حدیث ثقلین است.
این حدیث به عبارتهاى گوناگون نقل شده است که ما خلاصه یک نقل آن را مىآوریم تا هر سه مسئله مورد اختلاف بین شیعه و اهل سنت را دربرداشته باشد:
«قال رسول اللّه | : انّى تارک فیکم الثقلین کتاب اللّه و اهل بیتى و انّهما لن یفترقا حتى یردا علىّ الحوض و سئلت ربّى ذلک لهما، فاعطانى، فلا تقدمو هما فتهلکوا و لا تقصروا عنهما فتهلکوا و لا تعلّموهم فانّهم اعلم منکم.»([۲])
«پیامبر | فرمود: دو چیز گرانبها را میان شما مىگذارم؛ یکى کتاب خدا و دیگرى اهل بیتم و بدون تردید این دو از هم جدا نمىشوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند و از پروردگارم خواستهام که این دو از هم جدا نشوند و خداوند این دعاى مرا اجابت کرد. پس از آنان پیشى نگیرید که هلاک مىشوید و از آنان باز نمائید که هلاک مىشوید و به آنان چیزى نیاموزید، بدون تردید آنان از شما داناترند».
منبع : مجمع جهانی شیعه شناسی