آفتاب داغ نیم روز ۱۸ ذی الحجه بر سرزمین غدیر خم به شدت می تابید و گروه انبوهی که تاریخ تعداد انها را تا ۱۲۰ هزار ضبط کرده است در انتظار حادثه تاریخی آن روز به سر می بردند.

بعد از نماز پیامبر به میان جمعیت آمد و با صدای بلند خطابه ای ایراد کرد.

ترجمه اجمالی خطبه:

هان ای مردم خداوند خبیر به من خبر داده است که مدت رسال هر پیامبری به اندازه نیمی از عمر بیش از رسالت اوست و من نزدیک است که دعوت حق را لبیک بگویم و من از میان شما بروم … من در میان شما دو چیز گرانبها به یادگار می گذارم چگونه با آن رفتار خواهید کرد؟

نا شناسی پرسید مقصود از آن دو چیز چیست؟

ثقل اکبر کتاب خدا است که یک طرف آن در دست خداست و طرف دیگر آن در دست شماست به کتاب خدا چنگ بزنید تا گمراه نشوید.

ثقل اصغر اهل بیت من است خدایم به من خبر داده است که دو یادگار من تا روز قیامت از هم جدا نشوند…

هان ای مردم سزاوارترین فرد بر مومنان از خود آنها کیست؟

یاران پیامبر: خداوند و یاران او بهتر می دانند.

خداوند مولای من و من مولای مومنان هستم هان ای مردم هرکسی که من مولای او هستم علی مولای اوست و این جمله را سه بار تکرار کرد.

سپس گفت: پرودگارا دوست بدار هرکس که علی را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس که عهلی را دشمن بدارد خدایا یاران علی را یاری کن و دشمن او را خوار و ذلیل نما پرودگارا علی را محور حق قرار بده.

این جمله ها را بیان کرد و سپس فرمود لازم است حاضران به غایبان خبر دهند و دیگران را از این حادثه مطلع سازند.

آنچه که نگارش یافت خلاصه این واقعه تاریخی بود که در مدارک دانشمندان اهل سنت وارد شده و در کتب شیعه نیز این واقعه به صورت گسترده بیان گردیده است.

سوالات ما/حسین تهرانی/ص ۱۹۰