دلالتهای تاریخی زیارت اربعین
دلالتهای تاریخی زیارت اربعین
حال اگر این چهارحیطه محتوایی زیارت اربعین را به گونهای که به اختصار خدمتتان مرور کردم مدّنظر قرار بدهیم با آن مقدمه که ابتدا عرض شد، میتوان چهار دلالت تاریخی هم برای آن در نظر گرفت. همانطور که ذکر شد، گرچه این زیارت یک متن تاریخی نیست و برای ثبت رویدادهای تاریخی تدوین نشده است بلکه روشی است مأثور برای ادای دین و ابراز ارادت به امام حسین۷، ولی یک پژوهشگر تاریخ حداقل چهار برداشت تاریخی از آن میتواند داشته باشد.
۱. دلیل تغییر عقیدۀ مردم کوفه
در باره اولین دلالت تاریخی این متن، لازم است به این مقدمه اشاره شود که این پرسش خیلی وقتها برای ما مطرح است که علت چرخش مردم کوفه از موضع همدلانهای که پیش از حرکت امام داشتند به رویارویی با امام چه بود؟ البته باید اشاره کنم که برخی محققان این دیدگاه و در حقیقت این گزارش تاریخی را قبول ندارند و آن را برساختهای برای بدنام ساختن شهر شیعی کوفه میدانند. به هر حال اگر این پیشفرض را بپذیریم، امام۷ در پاسخ به سوال ما یک تحلیل عرضه میکنند و میفرمایند اینها اعم از مردم کوفه و غیر آنها کسانی بودند که دنیایشان را فروختند «وَ تردی فِی هَواه». ملاحظه میفرمایید که امام برای تحلیل یک رخداد اجتماعی و عینی به ویژگیهای روحی مردم ارجاع دادهاند و این همان حیطهای است که راه نفوذ به آن بر مورخان معمولی بسته است و یا بسیار دشوار است. زیرا مورخان تنها به ظواهر میتوانند بپردازند و درِ ورود به آنچه که در درون ذهن افراد میگذرد بر مورخ بسته است، اما میدانیم که وقوع بسیاری از رویدادها تابع انگیزهها و گرایشهایی است که محسوس و ظاهر نیست و به آسانی نمیتوان آن را تشخیص داد. در قسمتی از این زیارتنامه، امام معصوم۷ یک تحلیل روانشناختی و اعتقادی عمیق از ویژگیهای سپاه یزید ارائه میدهد که میتواند به نحو مؤثری به کار یک پژوهشگر تاریخ در تحلیل تاریخ بیاید.
۲. تحلیل فرا تاریخی از قیام عاشورا
دلالت تاریخی دوم این زیارتنامه مربوط به فرازهایی است که به معرفی امام و امامت در پیوند با کربلا و عاشورا میپردازد و یک تحلیل فرا تاریخی از قیام عاشورا مطرح میکند. این تحلیل فراتاریخی به نحوه نقشآفرینی امامان معصوم: و تناسب نقش اجتماعی آنان با اقتضاءات جامعه و چگونگی هماهنگسازی شأن امامت با نیازهای جامعه میپردازد که به نوبه خود کمک مؤثری به سیرهپژوهان برای فهم بهتر سیره معصومان: میکند. در همین زمینه و افزون بر این، یک دلالت تاریخی ضمنی هم در اینجا وجود دارد که نشان میدهد در زمان امام صادق۷ که زیارت اربعین از زبان مبارک ایشان صادر شده است در مقایسه با زمان امام باقر۷ که زیارت عاشورا از زبان مبارک ایشان صادر شده است، فضای فکری مناسبتری برای بیان لایههایی عمیقتر از امامت فراهم آمده است. عنایت بفرمایید که این سطح از تحلیل چقدر عمیقتر از این سطح تحلیل متداول است که شخصی به نام یزید بود که انحراف در خلافت پدید آورد و امام حسین۷ در برابر او مقاومت کرد و به شهادت رسید.
برای نشان دادن اهمیت این موضوع و پیامدهای این نوع تحلیل که از زیارت اربعین به دست میآید، بد نیست اشارهای به کتاب مکتب در فرآیند تکامل[۱] داشته باشم. البته باید تأکید کنم که نویسنده این کتاب به صراحت اظهار داشته است که یک شیعه اثنیعشری معتقد است و ما هم شرعاً و اخلاقاً مجاز نیستیم چیزی غیر از این در باره مؤلف بر زبان آوریم، من بدون هیچ اظهار نظر منفی در باره مؤلف این کتاب بر این باورم که محتوای این کتاب سازگار با این باور است که اندیشههای شیعی به تدریج شکل گرفت.
متقنترین پاسخی که به این شبهه میتوان داد این است که ما وقتی آموزههای شیعی را مورد بررسی قرار میدهیم میبینیم که هیچ آموزه شیعی نیست مگر این که رد پایی در گذشته دارد، هیچ مطلبی از یک امام معصوم متأخر نقل نشده است مگر این که ولو به نحو اجمال در مطالب منقول از امام پیشین وجود دارد، یعنی کدام مطلبی است که در زمان امام صادق۷ گفته شده باشد و در زمان امام باقر۷ ولو مختصرتر وجود نداشته باشد؟ کدام مطلب است که پیش از آن در سخنان امام سجاد۷ وجود نداشته باشد و قبل از آن در سخنان امام حسین و امام حسن و امیرالمومنین علی: و سرنخهایش در قرآن وجود نداشته باشد؟
در این زیارتنامه نیز مشاهده میکنیم مطلبی که در زیارت عاشورا به اختصار گفته شده است، با توجه به فراهم آمدن شرایط در اینجا با وضوح و روشنی بیشتری از سوی خود معصومان: بیان شده است. و از نظر تحلیل قیام کربلا نیز یک تحلیل فراتاریخ عمیقتری در اینجا ارائه شده است. امیدوارم اجمال این مطالب ابهامآفرین نباشد.
۳. معرفی جریان باطل نه افراد
وجه سوم دلالت تاریخی این زیارتنامه به استناد محتوای آن که معرفی شد، این است که سطح نگاه از بنیامیه و یزید فراتر میرود، در این زیارتنامه اسم افراد برده نشده است، حتی اسم عنوان خود بنی امیه هم در آن وجود ندارد. به صورت کلی جریان باطل معرفی و تحلیل میشود. این نیز اولاً در مقایسه با زیارت عاشورا حکایتگر فهم عمیقتر و والاتر مخاطبینی است که اکنون قاتلان امام حسین۷ پیش چشمشان نیست و امام صادق۷ در یک گام بالاتر ملاک حق و باطل را به آنان میشناساند، به جای اینکه انسان باطل یا حتی یک جریان باطل را به صورت مصداقی بشناساند، ملاک تشخیص فرد و جریان باطل را به آنها میشناساند. یعنی ما از تحلیل محتوای زیارت اربعین میتوانیم بفهمیم سطح تحلیل و اندیشه شیعیان در مقایسه با قبل ارتقاء یافته است.
البته این گونه نگاه زنجیرهوار و زمانمند به روایات با دشواریهایی روبروست و کار چندان سادهای نیست. یکی از ابهاماتی که در این زمینه داریم این است که زمان صدور یکایک روایات را دقیق نمیدانیم. یکی از کارهایی که به کمک تاریخ باید صورت بگیرد، این است که با قراینی زمان صدور روایات را معلوم کنیم، شبیه کاری که درباره سیر نزول قرآن مطرح است. در آنجا هم اگر فراتر از سیر نزول سورهها، بتوانیم سیر نزول آیات را هم دقیق پیدا بکنیم، تحولی عمیق در فهم تاریخ صدر اسلام و به ویژه عمومی کردن آن تاریخ برای امروز ما فراهم خواهد شد.عین این بحث درباره روایات هم هست. روشن است که همه روایات را نمیشود تاریخگذاری کرد، اما به نظر میرسد که برخی از روایات را میتوان. مثلا شاید بتوان به قرینه فضای زیارت اربعین برداشت کرد که این زیارت را امام صادق۷ در اواخر خلافت بنیامیه و در اوایل روی کار آمدن بنی العباس برای صفوان بیان کرده باشد.
۴. امید به حرکت انقلاب در آینده
آخرین نکته تاریخی قابل برداشت از زیارت اربعین هم همان طور که عرض کردم، امید به یک حرکت انقلابی زودرس در زمان صدور این زیارتنامه است. این امید و حرکت انقلابی زودرس هم که در متن زیارتنامه به چشم میخورد، قرینه دیگری است برای اثبات این که پیش از روی کار آمدن بنی العباس صادر شده است، چون تحلیل ما این است که امام صادق۷ به دنبال یک حرکت گسترده انقلابی بود، ولی بنیالعباس آمدند و از زمینه آماده بهره بردند و فضا را کاملاً به نفع خود تغییر دادند و امام۷ نتوانست کار خود را به پایان ببرد. از این امید به انقلاب که به ویژه در عبارت «وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّهٌ حَتَّى یَأْذَنَ اللَّـهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَا مَعَ عَدُوِّکُمْ» انعکاس یافته است، میتوانیم برداشت کنیم که در واقع امید به این که ائمه: کاری انجام بدهند و علیه بنیامیه بشورند در آن زمان همچنان نزد شیعیان وجود داشته است.
خلاصۀ بحث
یک پژوهشگر تاریخ برای پر کردن خلأ ناشی از کمبود اسناد روشن و قطعی الصدور و صریح الدلاله، باید به منابعی دیگر روی بیاورد. متون دینی، ادعیّه و زیارتنامههای ما اغلب دلالتهای تاریخی بسیار ارزشمندی دارند. به همین مناسبت، مرور مختصری بر تحقیقات یکی از عزیزان روی زیارت عاشورا داشتیم و بر همان منوال، زیارت اربعین را هم مرور کردیم و ضمن برشمردن حیطههای معنایی آن، نشان دادیم که چگونه زیارت اربعین دلالتهای تاریخی خاص خود را دارد. اگر این نگاه به متون دینیمان به ویژه زیارتنامهها گشوده شود، از این طریق، هم میتوانیم درباره صحت صدورتمام یا بخشی از زیارتنامهها با قاطعیت بیشتری، نفیاً یا اثباتا سخن بگوییم و هم میتوانیم فهم دقیقتری از آنها داشته باشیم و مهمتر از آن میتوانیم از این متن نقبی به واقعیت تاریخی بزنیم و از متن به سوی واقعیت گذار کنیم.
و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین
[۱]. کتاب مکتب در فرآیند تکامل، با عنوان فرعی «نظری بر تطور مبانی فکر تشیّع در سه قرن نخستین» نوشته سید حسین مدرسی طباطبایی، از منشورات انتشارات داروین شهر پرینستون، آمریکا، ۱۹۹۳ م.
منبع : مجمع جهانی شیعه شناسی