شبههای به آیه ولایت: بلافصل نبودن جانشینى
– بلافصل نبودن جانشینى
گفتهاند؛ بر فرض این که بپذیریم آیه بر امامت امام على × دلالت مىکند، بیانگر این نیست که این جانشینى باید بلافصل باشد. به این شبهه توجه کنید:
«مِن این قلتم انّها تدلّ على امامته بعد رسول اللّه من غیر فصل.»
این شبهه در برخى از منابع آمده است.([۱])
نقد
بعد از پذیرش دلالت آیه بر امامت امام على × بلافصل بودن آن را از چند طریق مىتوان اثبات کرد:
الف – شأن نزول آیه
پیشتر از هشت طریق ثابت کردیم که آیه در شأن امام على × نازل شده است یکى از آنها اجماع امت و مفسران بر نزول آیه در شأن امام على × بود.
اگر آیه بر امامت دلالت کرد و تعیین مصداق آن از طریق شأن نزول، منحصر در امام على × شد، بیانگر جانشینى بلافصل آن حضرت است.
ب – دلالت واژه «انّما»
پیشتر در تقریر استدلال شیعه به این آیه بر امامت بلافصل حضرت امیرالمؤمنین × یادآور شدیم که یکى از مقدمات استدلال، وحدت نظر لغتشناسان بر دلالت «انّما» بر حصر است. بنابر این با کاربرد این واژه در آیه یاد شده، خداوند سرپرستى و تصرف امور مسلمانان را در خود و رسول خویش و امام على × منحصر مىکند که دلیل دیگری بر جانشینى بلافصل مىکند.
ج – دلالت «ولى» بر جانشینى بلافصل
پیشتر از لغت شناس معروف عرب – ابوهلال عسکرى – در معناى ولى نقل کردیم که او در این باره مىنویسد:
«اصل الولىّ جعل الثانى بعد الاول من غیر فصل، من قولهم هذا یلى ذاک ولیا و ولاه اللّه کانّه یلى امره و لم یکله الى غیره و ولاه امره و کله الیه، کانّه جعله بیده و ولى امر نفسه قام به من غیر وسیطه.»([۲])
«اصل، ولى قراردادن دومى بعد از اول و بدون فاصله است و این از سخن عرب گرفته شده است که این پشت سر آن مىآید و اینکه گفته مىشود خداوند او را ولىّ قرار داد. گویا کارش را به او واگذار کرده و به دیگرى واگذار نکرده است و اینکه گفته مىشود او را ولىّ امرش قرار داد، گویا کار را به دست او واگذاشته است و اینکه گفته مىشود خودش ولىّ خودش شد؛ یعنى بدون واسطه کار خودش را به عهده گرفته است».
([۱]) تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج ۴، ص ۲۸۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص ۲۹.
منبع : مجمع جهانی شیعه شناسی