شهادت امام حسن عسکری×
پیشوای یازدهم پس از حدود ۲۸ سال بندگی خدا و شش سال تلاش و مبارزه در مسند امامت، سرانجام در اوایل ماه ربیع الاول سال ۲۶۰ در بستر بیماری افتاد و در روز جمعه هشتم همان ماه به دیدار پروردگارش شتافت.([۱])
عبدالله بن خاقان، از سردمداران حکومت عباسیان، به محض آگاهی از بیماری امام× توسط جعفر بن علی، برادر آن حضرت، نزد معتمد، خلیفه عباسی رفت و در حالی که پنج تن از جاسوسان خلیفه همراه او بودند، به سرعت بازگشت و به آنان دستور داد که در خانه امام× باشند و اخبار و مسائل آنجا را گزارش کنند. وی چند نفر دیگر را نیز به عنوان پزشک مأمور کرد که روزی دوبار به امام سر بزنند و چون خبر رسید حال امام رو به وخامت است، دستور داد پزشکان نیز تمام وقت، ملازم خانه امام باشند. وی در اقدام سومی، از قاضی القضات خواست ده نفر از نیروهای مورد اعتماد خود را بر امام بگمارد و آنان شبانه روز در منزل امام باشند.([۲])
دستگاه خلافت عباسی از این اقدام حساب شده خود دو هدف مهم داشت:
نخست، کنترل دقیق اوضاع داخلی منزل امام و کسب اطلاع از جانشین آن حضرت و دستگیری ایشان. دومین هدف آنان، سرپوش گذاشتن بر جنایاتی بود که نسبت به آن حضرت مرتکب شده و آن حضرت را مسموم کرده بودند. دقت در همین جریان تاریخی و این اقدام دستگاه خلافت در جریان بیماری امام×، ما را به این حقیقت رهنمون میسازد که آن حضرت به مرگ طبیعی از دنیا نرفته، بلکه به دست معتمد، مسموم شده است. البته محدثان و مورخان بزرگواری مثل شیخ صدوق([۳]) بر مسمومیت پیشوای یازدهم توسط «معتمد» تصریح کردهاند. علامه طبرسی مینویسد: امامان^ با شهادت از دنیا رفتهاند و در این زمینه به روایتی از امام صادق× مبنی بر اینکه هیچ یک از ما جز با قتل یا شهادت (به وسیله سم) از دنیا نرفته است، استدلال میکنند.([۴])
[۱]. ارشاد، شیخ مفید، ص۳۴۵.
[۲]. بحار الانوار، ج۵۰، ص۳۲۷ـ ۳۲۸.
[۳]. اعتقادات صدوق، ص۱۲۲.
[۴]. طبرسی، اعلام الوری، ص۳۶۷.