علل اختلاف حدیث بسیار است – که جاى بحث آنها اینجا نیست – ولى در یک تقسیم کلى مىتوان به این نتیجه رسید که علل اختلاف به شرح زیر است:
علل طبیعى:
مقصود از علل طبیعى، عللى هستند که بدون دخالت انگیزههاى خاص وجود دارند؛ مثل تفاوت حافظه، سن، سطح دانش و… که موارد آن فراوان است.
علل غیرطبیعى:
مقصود از علل غیرطبیعى انگیزههاى سیاسى، دینى، اجتماعى و… است که در جعل تحریف و گزارش نکردن حدیث… نقش دارند.
باید توجه داشت که مسئله جعل حدیث به عصر خود رسول خدا | برمىگردد که با توجه به موقعیت آن حضرت عدهاى از این موقعیت استفاده ابزارى کرده و براى رسیدن به اهداف خاص خود سخنانى جعل کرده و به آن حضرت نسبت مىدادند، تا جایى که آن حضرت را به عکسالعمل واداشت.
امام على × این عکسالعمل را چنین گزارش مىکند:
«و لقد کذب على رسول اللّه | على عهده حتى قام خطیبا فقال من کذب علىّ متعمّدا فلیبتوّأ مقعده من النار.»([۱])
«به تحقیق در عصر رسول خدا | به او نسبت دروغ مىدادند، تا اینکه در ضمن یک سخنرانى فرمود: هر کس به عمد نسبت دروغ به من دهد، باید جایگاه خودش را در آتش قرار دهد».
داستان جعل حدیث تراژدى غمانگیزى است که دامنگیر معارف اسلامى شده است و گذشته از آنکه تشخیص سره از ناسره را دشوار مىکند – به دلیل عوامل متعدد در طول تاریخ – بیان همه احادیث براى حدیث شناسان نیز مشکل است.
با توجه به آنچه درباره نقش حدیث در تبیین دین، تفسیر قرآن، مسائل فرهنگى، احکام اسلامى و… گفته شد، سنت رسول خدا | باید خلأ آن را پر مىکرد، به این نتیجه مىرسیم که حدیث رسول خدا | – با توجه به عوامل یاد شده – آن طور که باید و شاید نتوانسته یا به عبارت دیگر نگذاشتهاند که نقش خود را ایفا کند