4 مهر 24, 1400

عوامل غلو

ضعف خداشناسى

در ادیان پیشین نیز هر گاه گرفتار غلوّ مى‏شدند، برخى انسانها را تا حد خدایى بالا برده و تقدیس مى‏نمودند. شاید اصلى‏ترین علل آن عدم شناخت کافى از مراتب توحید و عظمت وجودى پروردگار یگانه بوده است. نه تنها در ادیان بلکه امثال فرعون‏ها نیز غلوّشان حاکى از عدم خداشناسى و ضعف خداشناسى آنان بود که هنگام مشاهده عظمت شخصیتى و یا امکانات فراوان خود و یا دیگران را قابل ستایش و یا پرستش مى‏دانستند.

وقتى که پادشاهان مصر از جلال و جبروت و شوکتى برخوردار شدند، در نظر مصریان جایگاه بس رفیعى پیدا کردند.

«مصریان پادشاهان خود را که فرعون نامیده مى‏شدند، خداى خورشید و پسر خدا و بالأخره خود خدا مى‏دانستند».[۱]

در قرآن کریم در مورد غلوّ از زبان فرعون:

{أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلى}[۲]

«من پروردگار بزرگتر شما هستم.»

آنان از درک و فهم این مهم که وجود مطلق، علم مطلق و قدرت مطلق مخصوص خداوند سبحان است، عاجز مانده‏اند.

قدرت نامتناهى مخصوص خداوند منان است. امامان معصوم ما فرموده‏اند: ما را از حد خدایى پایین بیاورید و بعد از آن هر چه در فضل و اوصاف ما مى‏خواهید بگویید. یعنى اینکه تمام اوصاف و امکانى که مخصوص خداوند متعال و لازمه ربوبیت و خالقیت است باید به هیچ مخلوقى حتى پیامبر و امام نسبت داده نشود. مثل اینکه گفته شود فلان شخصیت و یا فلان امام تا ابدیت زنده می‌ماند و عمر جاودان دارد. بنابراین افراط و تفریط در دوست داشتن و ابراز علاقه و ذکر اوصاف، ناثواب و غیر منطقى خواهد بود.

افرادى که مراتب مختلف توحید را نشناسند، از علم کافى نسبت به اقسام شرک و حد و مرز آن با توحید بى‏بهره هستند.

اگر از فهم صفات سلبى و ثبوتى خداوند در موازنه با اوصاف مخلوقات ناتوان باشند، نه تنها افراد معمولى، بلکه دانشمندان هم اگر عاجز از این شناخت‏ها و عاجز از شناخت دقیق ابعاد و زوایاى مسائل علمى مبنایى باشند، خطر جدى لغزش و انحراف از طریق و راه درست براى آنان متصور است.

اگر خداشناسى کامل نباشد، نتیجه آن افراط و اغراق در توصیف بندگان و سقوط به پرتگاه وحشتناک غلوّ خواهد بود. مانند گروه اهل حق که على × را تا سرحد خدایى بالا برده و آنچنان تمجید و ستایش کردند که على الهى بودن را پذیرفته‏اند و بر عکس گاهى خداوند را آن چنان پایین مى‏آورند و تا سر حد بشر تنزل مى‏دهند مثل یهود و نصارا که عُزیر و مسیح را فرزند خدا مى‏دانند

[۱]. مبلغى آبادانى، عبداللّه، تاریخ ادیان و مذاهب جهان ص ۹۹.

[۲]. نازعات/۲۴.

منبع : مجمع جهانی شیعه شناسی

0 0 رای ها
امتیاز دهی به مطلب
اشتراک در
اطلاع دهید
guest
0 نظرها
بازخوردهای درون خطی
مشاهده همه نظرات