مقاتل اهل تسنن
مقاتل اهل تسنن
دانشمندان اهل تسنن درباره فضایل امام حسین× و مقتل او، کتابهای زیادی نگاشتهاند که به ذکر چند نمونه از آن اکتفا میکنیم:
- «مقتل الحسین»، مؤلف: ابوالمؤید اخطب خوارزم الموفقبن احمد المکی الخوارزمی الحنفی (متوفای ۵۶۸ یا ۵۶۹ هـ ق).
- «مقتل الحسین» مؤلف: عبدالرزق الرسفنی (متوفای ۶۱۱ هـ ق).
- «درر السمطین فی فضائل السبطین»، مؤلف: جمالالدین محمدبن عزالدین یوسف الزرندی الحنفی (متوفای ۷۵۰ هـ ق).
- «روضهًْ الاحباب»، مؤلف: جمالالدین عطاءالله الشیرازی الشافعی، (متوفای ۱۰۰۰ هـ ق).
- «ذخائر العقبی فی مودهًْ ذوی القربی»، مؤلف: محبالدین احمدبن عبدالله الطبری، (متوفای ۶۹۴ هـ ق).
- «ینابیع المودهًْ»، مؤلف: سلیمانبن ابراهیم القندوزی، (متوفای ۱۲۹۴هـ.ق).
- «بذل الحیاء فی فضل آل العباء»، مؤلف یوسفبن محمدبن مسعود الحنبلی (متوفای ۶۱۱ هـ ق).
- «الأتحاف بحب الاشراف»، مؤلف: شیخ عبداللهبن محمدبن عامر الشبراوی.
- «منتخب التاریخ فی فضائل علی والحسنین»، مؤلف: ابن کثیر شامی.
- «سعادهًْ الکونین فی فضائل الحسین»، مؤلف: محمد اکرمالدین حنفی.
وهابیّت نیز در دفاع از یزید کتابهایی نوشتهاند.([۱])
جمعبندی:
بررسی جایگاه قیام امام حسین× در میراث فرهنگی متنّوع اهل تسنن، طبیعتاً به بررسی تحصیل مشروعیت حکومت بستگی دارد و زمانی یک قیام یا یک خروج علیه حاکم، مشروع و قابل دفاع شرعی است که حکومت با بحران و خلل در مشروعیت مواجه باشد. بنابراین زمانی خروج امام حسین× در این منظومهی فکری مشروع به شمار میرود که خلافت یزید را نامشروع بدانیم و وهابیّت تلاش فراوانی دارند که حکومت یزید را شرعی جلوه دهند و در حمایت از وی دست به هر توجیهی میزنند، با اینکه عموم اهل تسنن، یزید را مورد انتقاد فراوان قرار دادهاند.
جای تعجب است که وهابیّت، خلافت یزیدی که مادرش (میسون) در خانوادهای مسیحی رشد کرده را شرعی میشمارند و حرکت امام حسین× را خروج علیه خلیفهی زمان میدانند و به مرور زمان در سراسر روسیاهی یزید، به فکر دفاع از او و چارهجویی برای تطهیر دامنآلودهاش از لوث بزرگترین جنایت و شرمآورترین فاجعهی تاریخی برآمدند و با تمام تلاش تا آنجا پیش رفتند که حتی زبان جسارت به ساحت مقدس ریحانهی رسول خدا| و محبوب آن حضرت گشوده و با صراحت نوشتند: یزید فرمان قتل حسین× را صادر نکرد و اصلاً راضی به مرگ و قتل آن حضرت نبود.
اکثریت اهل تسنن و همگی پیروان اهلبیت^، حادثهی تلخ عاشورا را بزرگترین فاجعه در امت اسلامی میدانند و تمام شواهد بر این دلالت دارد که یزید، دستور مستقیم به قتل امام حسین× داده و راضی به این عمل بوده است.
[۱]) وهابیون کتابهایی را در دفاع از بنیامیه نوشتهاند. هرچند برخی به قلم شخصیتهای وهابی نیست که برای آشنایی خوانندگان به ذکر آنها بسنده میکنیم:
۱ـ «محاضرات عن الدولهًْ الامویهًْ» مؤلف: شیخ خضریبک، نویسنده در این کتاب یزید را ستایش کرده و امام حسین× را نقد میکند.
۲ـ «بنو امیه»، مؤلف: دکتر عبدالحلیم عویس، نویسنده این کتاب را در دفاع از بنیامیه و به قیمت قدرناشناسی از امام علی و امام حسن و امام حسین^ نگاشته است.
۳ـ «حقائق عن امیرالمؤمنین یزید بن معاویه» مؤلف: هزاع شمری.
۴ـ «تعلیقات الشیخ محبالدین الخطیب علی کتاب العواصم من القواصم» حواشی محبالدین، سرشار از ستایش یزید و تمامی خاندان بنیامیه و انتقاد از امام حسین× است.
۵ـ «العهد الاموی» نوشتهی مورّخ معاصر، محمود شاکر، وهابیان این نویسنده را ستودهاند. نویسنده در این کتاب به شدت از بنیامیه دفاع کرده است.
۶ـ «خلافهًْ علیبن ابیطالب» نوشتهی دکتر وهابی عبدالحمیدبن علی ناصر فقیهی، در این کتاب از شیوهی بیعت امام علی× انتقاد شده است و معتقد است بیعت امام علی× پدیدهی سنجیدهای بود که عمر نسبت به آن هشدار داده بود.
۷ـ «هند بنت عتبه» نوشتهی فردی به نام وهابی منیر محمد غضبان است، در این کتاب هند جگرخوار ستوده شده و از اهلبیت پیامبر| انتقاد شده است.
۸ـ «الخلیفهًْ المفتری علیه» به قلم نویسندهی وهابی محمدصادق عرجون است که در این کتاب مقام بنیامیه را بالا برده و به امام علی× طعنه میزند.
۹ـ «من سبّ الصحابه ومعاویه فأمه هاویهًْ» به قلم نویسندهی وهابی، محمدبن عبدالرحمن مغربی است.
منبع : مجمع جهانی شیعه شناسی