نظر سیدمرتضى در باب آیه ولایت
– نظر سیدمرتضى
سید مرتضى علم الهدى & استدلال به این آیه را به شیوه زیر بیان مىکند:
۱-۲- مقصود از «ولىّ» در آیه کسى است که تدبیر امور مؤمنان با اوست و اطاعت از او واجب است. دلیل بر این سخن که واژه ولىّ مفید این معنى است، رجوع به لغت و تأمل در کاربرد آن است؛ زیرا اهل لغت تصریح کردهاند که «هذا ولیّ المراه»، وقتى که تدبیر عقد و ازدواج او در اختیار آن شخص باشد، اولیاء دم را درباره کسانى به کار مىبرند که مطالبه قصاص یا عفو در اختیار آنان باشد و یا این که از سلطان به «ولىّ امر الرعیّه» تعبیر مىکنند و از کسى که به عنوان جانشین سلطان مطرح مىشود، به «ولىّ عهد المسلمین» تعبیر مىکنند.
بنابر این در این که واژه «ولىّ» معناى تدبیر امور را مىرساند، شبههاى نیست به طورى که «مبرد» در کتابش گفته است که اصل تأویل ولىّ؛ یعنى «اولى» و «احق» و مثل آن است مولى.([۱])
۲-۲- گرچه لفظ «ولىّ» به معناى سرپرستى و حاکمیت مىآید؛ ولى براى اثبات این که در آیه یاد شده نیز مقصود همین معنى است، نیاز به دلیل داریم که با مشخص شدن مخاطب در «ولیّکم» روشن خواهد شد که مقصود از «ولى» در این آیه متولى امور است؛ زیرا مخاطب در «ولیّکم» از چهار صورت زیر خارج نیست:
الف – مخاطب «ولیّکم» تمام مکلفان باشند؛ چه مؤمن و چه کافر، این فرض درست نیست؛ زیرا ولایت به این معنى از سوى مومنان نسبت به کفار وجود ندارد.
ب – مخاطب «ولیّکم» تنها کافران باشند. این فرض هم به همان دلیل پیشین درست نیست.
ج – مخاطب تمام مؤمنان باشند. این فرض درست نیست؛ زیرا در آن صورت وحدت «ولىّ» و «مولّى علیه» لازم مىآید، در صورتى که در آیه این دو تفکیک شدهاند، «ولىّ» در جمله {الله و رسوله و الذین آمنوا} بیان شده است و «مولّى علیه» در «ولیّکم» بیان شده است که این دو از هم جدا شدهاند.
اگر این معنى روشن شد، مشخص مىگردد که خداوند ولىّ را براى ما به گونهاى اثبات کرده است که شامل بعضى از افراد شود نه کل افراد، این مقتضاى کاربرد واژه «انّما» است که در لغت عرب تخصیص را مىرساند، در حالى که اگر مقصود تمام مؤمنان باشند، کاربرد «انّما» لغو خواهد بود.
بدین ترتیب نمىتوان «ولایت» در آیه را به معناى ولایت در دین یا محبت معنى کرد؛ زیرا تمام مؤمنان در ولایت به این معنى شریک هستند و اختصاص به بعضى از آنان ندارد؛ چنان که خداوند فرمود:
{وَالمُـؤْمِنُونَ وَالمُـؤْمِناتُ بَعْضُـهُمْ أَوْلِـیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ المُنْکَرِ}([۲])
«مردان و زنان با ایمان دوستان یکدیگرند، امر به معروف و نهى از منکر مىکنند».
اگر بر این معنى قابل حمل نبود، بناچار باید بر معناى تدبیر امور حمل کرد اما این که مقصود از آن بعض، امیرالمؤمنین × است، این است که تمام کسانى که ولایت در آیه را بر همین معنى گرفتهاند بر این باورند که تنها مصداق آیه، امیرالمؤمنین على × است؛ زیرا تنها او در حال رکوع انگشترى را به فقیر داده است.([۳])
منبع : مجمع جهانی شیعه شناسی