نفى اعلمیّت امام حسن و امام حسین توسط ابن تیمیه
۱. نفى اعلمیّت امام حسن و امام حسین‘
ابنتیمیه در اعلم بودن امام حسن و امام حسین‘ تردید دارد و آن را بدون دلیل میداند و در اینباره مینویسد:
أما کونهما أزهد الناس وأعلمهم فی زمانهم فهذا قول بلا دلیل.
اینکه این دو زاهدترین و عالمترین افراد در زمان خود بودهاند؛ قولى بدون دلیل است.([۱])
نقد و بررسی:
با مراجعه به کتب اهل تسنن به دروغ بودن کلام ابنتیمیه پى میبریم. اینک به برخى از فضائل این دو امام اشاره مینماییم:
الف) فضائل امام حسن×
۱. ابنکثیر به سندش از جابربن عبدالله نقل کرد که رسول خدا| فرمود:
من سره ان ینظر الی سید شباب اهل الجنه فلینظر الی الحسن بن علی.
هرکس دوست دارد به آقاى جوانان اهل بهشت نظر کند باید به حسنبن على نظر نماید.([۲])
۲. ابنحجر هیثمى در این باره مینویسد:
حسن×، آقایى کریم، بردبار، زاهد، داراى وقار و حشمت، اهل جود و مورد مدح و ستایش بود.([۳])
۳. ابنصباغ مالکى در این زمینه مینویسد:
کرم و جود غریزهاى بود که در آن حضرت کاشته شده بود.([۴])
۴. ابنکثیر درباره امام حسن× میگوید:
[امام] حسن× هرگاه نماز صبح را در مسجد رسول خدا| به جاى میآورد، در مصلاى خود مینشست و ذکر خدا میگفت تا خورشید بالا آید.([۵])
ب) فضائل امام حسین×
۱. حاکم نیشابورى به سندش از سلمان نقل کرده که رسول خدا| فرمود:
حسن و حسین‘ دو فرزندان من هستند. هر کس آن دو را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر کس مرا دوست بدارد خدا او را دوست خواهد داشت و هر کس خدا او را دوست بدارد داخل بهشت خواهد شد و هر کس این دو را دشمن بدارد مرا دشمن داشته و هر کس مرا دشمن بدارد خدا او را دشمن داشته و هر کس خدا او را دشمن بدارد به جهنم خواهد برد.([۶])
۲. انسبن مالک میگوید:
بعد از شهادت حسینبن على×، سر او را نزد ابنزیاد آوردند. او با چوب به دندانهاى حضرت زد. در دلم گفتم چه کار زشتى میکنى، جایى را چوب میزنى که رسول خدا| میبوسید.([۷])
۳. معاویه به عبداللهبن جعفر گفت:
تو سیّد و سرور بنىهاشم هستى، او در جواب گفت: حسن و حسین بزرگ بنىهاشماند.([۸])
۴. ابنحجر عسقلانى در این باره مینویسد:
حسینبن علىبن ابىطالب×، هاشمى، ابوعبدالله، مدنى، نوه رسول خدا و دستهگل او از دنیا و یکى از دو آقایان جوانان اهلبهشت است.([۹])
۵. ابنصباغ مالکى در مورد نماز امام حسین× اینگونه مینویسد:
هنگامى که امام حسین× به نماز میایستاد، رنگش زرد میشد، به او گفته شد این چه حالتى است که شما هنگام نماز پیدا میکنید؟ فرمود: شما نمیدانید که من میخواهم در مقابل چه کسى بایستم.([۱۰])
[۱]) ابنتیمیه، احمد، منهاج السنهًْ، ج۴، ص۴۱.
[۲]) ابنکثیر، اسماعیل، البدایهًْ و النهایهًْ، ج۸، ص۳۵.
[۳]) هیثمی، صواعق المحرقهًْ، ص۸۲.
[۴]) ابنصباغ مالکی، علی، الفصول المهمهًْ، ص۱۵۷.
[۵]) ابنکثیر، اسماعیل، البدایهًْ و النهایهًْ، ج۸، صص ۳۷ و ۳۸.
[۶]) نیشابوری، مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۶۶.
[۷]) طبری، احمد، ذخائر العقبى، ص۱۲۶.
[۸]) کامل سلیمان، حسنبن على×، ص۱۷۳.
[۹]) عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۲۹۹.
[۱۰]) ابنصباغ مالکی، علی، الفصول المهمهًْ، ص۱۸۳.
منبع : مجمع جهانی شیعه شناسی