پیشنهاد ولایتعهدی مأمون و سیاست امام رضا×
پیشنهاد ولایتعهدی مأمون و سیاست امام رضا×
مأمون به خاطر مشکل احراز مقام خلافت، به دلیل وجود نص از سوی پیامبر| درباره رهبری امت پس از آن حضرت که در دست فرزندان رسول خدا| و در عصر او به دست وجود مبارک علی بن موسی الرضا× بود، با اندیشه فراوان و مشورت با سیاستمدارانی همچون فضل بن سهل، به راه حلی دست زد که پیش از او در میان خلفا سابقه نداشت و آن، ولایتعهدی امام رضا× بود تا نقشههای شیطانی و حکومتیاش را در پشت چهره امام به ظهور برساند.
امام رضا× برای ابراز ناخشنودی از تصمیم مأمون پیش از ترک «مدینه» و سفر به «مرو»، بستگان و خویشان خود را جمع کرده و دستور دادند برای آن حضرت مجلس سوگواری تشکیل دهند و گریه کنند و فرمود: من هرگز از این سفر باز نخواهم گشت.([۱])
امام به سجستانی میفرمایند: مرا زیارت کن، زیرا من از جوار جدّم بیرون میروم و در غربت میمیرم و در کنار هارون دفن خواهم شد.([۲])
این سیاست امام×، علاوه بر توجه دادن همگان به این که اقدام دستگاه خلافت نسبت به آن حضرت یک توطئه است و حضرت آگاهی کامل دارد، همه کسانی را که طبق نقشه مأمون میبایست نسبت به امام بخاطر پذیرفتن پیشنهاد او بدبین میشدند، در لحظات نخستین سفر به طبیعت این اقدام و اهداف پشت صحنه آن بدگمان کرد و دلشان را از کینه مأمون لبریز ساخت.([۳])
فضای سیاسی آن زمان به حدّی به سمت خفقان رفته بود که حضرت را مجبور به پذیرش ولایتعهدی کرده بودند، هر چند حضرت با تدابیر مدبرانهاش ولایت عهدی مشروط را پذیرفت؛ یعنی در امور حکومتی هیچ گونه امر و نهی نکند، فتوایی ندهد، قضاوتی نکند، در نصب و عزل افراد دخالتی نداشته باشد و هیچ یک از قوانین و شرایط جاری را تغییر ندهد.([۴])
مأمون که فکر میکرد با همین وضعیت میتواند امام را به تدریج به صحنه فعالیتهای سیاسی و حکومتی بکشاند، به همین مقدار (اسم ولایتعهدی بر امام رضا×) کوتاه آمد و شرایط امام را پذیرفت.
در این میان امام از فرصت استفاده کرد و در عین اینکه مأمون تمامی تلاش خود را برای قطع رابطه معنوی و عاطفی میان امام رضا× و امت در جریان سفر به خراسان به کار برده بود و خط سیر را از مدینه تا مرو مشخص کرده بود، با این حال امام از هر فرصتی برای ارتباط با مردم استفاده میکرد و با گفتار، کردار، و ارائه کرامات و معجزات، حقانیت خود را به اثبات میرسانید و مشروعیت خلافت را از دیگران سلب میکرد؛ به عنوان نمونه حضرت رضا× در عبور از نیشابور، وقتی مردم آن سامان به استقبال ایشان آمده و از آن حضرت تقاضای حدیثی از رسول اکرم| مینمایند، آن حضرت حدیث «لااله الا الله حصنی فمن دخل فی حصنی امن من عذابی» را از قول آباء و اجداد گرامیشان که از رسول اکرم| و آن حضرت از قول خدای تعالی نقل فرمودهاند برای مردم بیان میفرمایند و پس از مختصر حرکتی که مرکب آن حضرت میکند، با صدای بلند میفرمایند: «بشروطها و انا من شروطها» یعنی: لا اله الا الله با شروطی پناهگاه محکم الهی است و من یکی از شرطهای آن هستم و با این کلام، امام حقیقت ولایت و خلافت پس از رسول اکرم| و حتی شخص آن را بیان میفرمایند و به مردم نسبت به وضعیت موجود آگاهی میدهند.
[۱]. بحارالانوار، ج ۴۹، ص۱۱۷.
[۲]. بحارالانوار، ج ۴۹، ص۱۱۷.
[۳]. علی رفیعی، تاریخ زندگی امام رضا×، ص۱۸۸.
[۴]. ابن شهر آشوب، مناقب، ج ۴، ص۳۶۳.
منبع : مجمع جهانی شیعه شناسی